سلام دوستان عزیزم
این وبلاگ شاید دیگه هیچ وقت آپ نشه
قول میدم حذفش نکنم
اما آپش هم نمیکنم
دوستون دارم
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو
خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم
نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی
تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونی
...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ .....!
خداحافظ همین حالا، همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگین، به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید
اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده اس
نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده اس
خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رؤیا ها
بدونی بی تو و با تو، همینه رسم این دنیا
خداحافظ خداحافظ
همین حالا
خداحافظ
در من ترانه های قشنگی نشسته اند
انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت
امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...
من باز گیج می شوم از موج واژه ها
این بغضهای تازه که در من شکسته اند
من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند
برگزیده از وبلاگ : اسرین
بسوز ای دل که امشب اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است
این زن صدایش آشناست ای وای من این زینب است
در حال حاضر بسیاری از زنان در جوامع ، شاغل هستند و شغل خود را به دلیل درآمد یا ارتباط با رشته و تخصص یا صرفا لذت بردن از کار و به روز بودن در محیط های اجتماعی انتخاب کرده اند.
اما بررسی ها نشان می دهد 50درصد زنان پس از مادر شدن کار خود را کم می کنند یا کنار می گذارند. اما 50 درصد بقیه که به هر دلیلی چند ماه پس از تولد نوزادشان به محل کار باز می گردند در صد قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهند.
مادران شاغل مسوولیتی سنگین تر دارند؛ زیرا باید هم در خارج از منزل و هم داخل منزل مسوولیت های خود را به بهترین نحو انجام دهند. حال اگر در این میان نکات لازم برای تعادل میان این دو را رعایت نکنند، به مرور دچار فرسایش روحی و روانی شده و خود و فرزندان شان را با مشکلاتی روبه رو می کنند. از این رو در این بخش قصد داریم شما را با مواردی آشنا کنیم تا در صورت شاغل بودن به تعادل میان محیط خانواده و کار منجر شود:
زمان بازگشت به کار پس از تولد فرزند باید مشخص باشد
مادران باید توجه داشته باشند که به منظور ایجاد و تحکیم پیوندهای عاطفی با نوزاد و افزایش مهارت های مادرانه در ارتباط با کارها و امور کودک ، نباید پس از چند هفته یا یکی ، 2 ماه به محل کار باز گردند. از نظر متخصصان چنانچه مادر حداقل 4 ماه پس از زایمان با آرامش در کنار کودک خود بماند، کودک بخوبی احساس امنیت را در می یابد و جایگاه خود را بخوبی حس می کند؛ البته اگر برخی مادران ناگزیرند یکی ، 2 ماه پس از زایمان به سر کار خود باز گردند، نباید احساس گناه کنند؛ اما در چنین شرایطی بهتر است کیفیت در کنار کودک بودن را در ساعاتی که به منزل بر می گردند افزایش دهند و احساس علاقه و محبت و آرامش را به طریق حسی و کلامی به فرزندشان منتقل کنند.
نگهداری از کودک
کارشناسان معتقدند بهتر است کودکان در 2 سال اول زندگی بتنهایی و بدون حضور در جمع های شلوغ نگهداری شوند. برای این منظور در صورت امکان نگهداری کودک از سوی مادربزرگ یا یکی از اعضای نزدیک خانواده برای کودک بهتر است. بویژه رفتن به مهد برای کودکان پسر زیر 3سال چندان توصیه نمی شود.
بهتر است آنها با یکی از اعضای خانواده یا یکی از والدین در خانه بمانند تا با طبیعت خود هماهنگ شوند و در آینده تعامل بهتری با محیط داشته باشند. در غیر این صورت ، ممکن است در مواردی رفتار غیر آرام و خشن داشته باشند. در ضمن پسرها در سنین کمتر از 3 سال رابطه خوبی با غریبه ها برقرار نمی کنند و محیط آشنای خانگی را بیشتر دوست دارند.
کودک و مهد
یکی از مهمترین عوامل در انتخاب مهد مناسب غیر از موارد بهداشتی این است که احساس کنید در مهد مورد نظر بیش از هر چیز به نیازها و احساسات و عواطف کودک توجه می شود. حضور مربی مهربان و دلسوز بیشتر از آموزش و انضباط به کودک کمک می کند. پس از انتخاب مهد باید یکی ، 2 روز اول را با کودک بگذرانید. با او به مهد بروید و سعی کنید در هر زمانی که دلش تنگ می شود بتواند شما را ببیند. در روز اول تمام مدت در دسترس او باشید.
حتما زمانی را مخصوص فرزندتان در نظر بگیرید
سعی کنید زمان صبحانه را به گونه ای تنظیم کنید که بدون عجله و اضطراب و در آرامش با فرزندتان صبحانه بخورید و در مورد کارهایی که قرار است انجام گیرد، صحبت کنید. این که پس از کار در منزل باشید، برای فرزندتان کافی نیست.
به عبارت دیگر، او فقط حضور فیزیکی شما را نمی خواهد؛ در حالی که مشغول پختن غذا یا نظافت منزل هستید. بلکه او نیازمند این است که زمانی هرچند کوتاه را در کنارش بنشینید و فارغ از هر چیر دیگر با او صحبت کنید. او را در آغوش بگیرید و به او محبت کنید یا با او بازی کنید. فراموش نکنید حداقل 30 دقیقه پیش از خواب تا زمان خوابیدن کودک در کنارش باشید و با آرامش درخصوص کارهای روزمره خودتان و او و آنچه او دوست دارد صحبت کنید. و نکته دیگر این که در کارهای دیگر مانند خرید که بزرگترها مسوول آن هستند نیز کودکتان را همراه کنید. او از این که با شما به خرید بیاید لذت می برد و چیزهایی یاد می گیرد. به این ترتیب او از بودن با شما لذت می برد.
در روز دوم بین 10 تا 15 دقیقه با او باشید و سعی کنید اسباب بازی های آشنای او در خانه را به او بدهید و تا مشغول شدن او با دیگر کودکان صبر کنید. اگر در چند روز اول کودک گریه کند، چندان عجیب نیست.
به هر حال ، او تاکنون فقط شما را می دیده و حالا با چهره ها و افراد دیگری مواجه می شود و آشنا شدن با آنها نیاز به زمان دارد.
آنچه باید خارج از منزل رعایت کنید
باید دقت داشته باشید که مسوولیت مادران شاغل به مراتب بیشتر است ؛ زیرا علاوه بر مدت زمانی که در محل کار مشغول هستند، در منزل نیز کارها از سوی کس دیگری انجام نمی شود و باید نهایتا کارهای منزل نیز توسط خودشان انجام شود. در چنین مواردی ، قطعا استرس خانه و محیط کار و اضطراب و نگرانی به منظور اتمام کامل تمام کارها به نحو احسن افزایش می یابد.
پس بهتر است مادران ز شغل های نیمه وقت را انتخاب کنند یا در جاهایی کار کنند که بتوانند با تنظیم وقت و مسوولیت خود تغییراتی در ساعت ورود و خروج خود ایجاد کنند تا استرس کمتری داشته باشند و در مواردی که نیاز است ، بتوانند از محل کار خارج شوند یا اندکی دیرتر به محل کار بروند. در ضمن ، چنانچه بتوانید بخشی از کار را به منزل بیاورید تا در هر فرصتی به تکمیل آن بپردازید بهتر خواهد بود.
به اندازه کافی بخوابید
بسیاری از خانم ها بویژه مادران شاغل تصور می کنند به منظور انجام تمام کارهای بیرون و داخل منزل می توانند وقت خواب و استراحت خود را کاهش دهند. عموما شبها تا دیر وقت کارهای منزل را انجام می دهند و صبح هم که باید زود بیدار شوند و از منزل خارج شوند. گفتنی است این نوع زمان بندی فقط در کوتاه مدت و به صورت موقتی امکان پذیر است و پس از مدتی موجب می شود شما دچار خستگی مفرط و ضعف شوید. در این صورت ، نه می توانید مادری شاد و سرحال برای فرزندتان باشید و نه فردی موثر در محل کار. پس بهتر است زمان بیداری را با مدیریت مناسب تنظیم کنید و به کارها بپردازید اما حتی الامکان شبها زودتر بخوابید یا اگر نمی توانید عصرها کمی استراحت کرده و پیش بقیه کارهایتان را انجام دهید.
تمام مدتی که در منزل هستید، مشغول کار خانه نباشید
با توجه به این که مادران شاغل زمان کمتری در منزل هستند، حجم کار افزایش می یابد؛ اما می توان با برنامه منظم در هر روز به کارهایی با اولویت بیشتر پرداخت و در کنار آن در هفته یکی ، 2 بار نیز با خانواده به گردش و پارک و گذراندن یکی ، 2 ساعت با دوستان پرداخت تا هم تفریحی برای شما باشد و هم برای فرزندانتان. نه این که تمام مدت در حال پخت و پز و شستن باشید که هم خودتان خسته شوید و هم اعضای خانواده.
در صورت لزوم از اعضای خانواده کمک بخواهید
برخی مادران ترجیح می دهند همه کارها را خودشان انجام دهند و معتقدند این طوری خیالشان راحت تر است. در صورتی که می توانید کارها را تقسیم کنید و همه با هم به انجام کارها بپردازید و در ضمن فرزندان را نیز در انجام کارها شریک کنید تا احساس استقلال و مسوولیت در آنها تقویت شود و در ضمن از انجام کارها لذت ببرید و احساس بهتری پیدا کنید.
احساس گناه نکنید
اگر بخواهید همواره کمال گرا باشید و همه چیز را به نحو احسن بخواهید به خودتان و دیگران فشار می آورید. بدانید در مواقعی می توانید از دیگران کمک بخواهید؛ زیرا این حق شماست. حق دارید با آرامش بیشتری به کارها بپردازید و بدانید که تمام بارها و مسوولیت ها صرفا بر شانه شما نیست.
منبع :روزنامه رسالت-باتغییر و تلخیص
تنظیم برای تبیان :داوودی
ذهن انسان طی تکامل طبیعی، بوها را به نحوی هوشمندانه و کاربردی تقسیمبندی کرده است و از این دیدگاه نقش بوها بر سلامت جسمی نیز تقویت میشود. ذهن آدمی بوهای سالم را خوب و خوشایند شناسایی میکند و در مقابل بوهای بد را نفرتانگیز جلوه میدهد. یک نمونه بوی مواد غذایی فاسد است که باکتریها، قارچها و باکتریهای مضر را با خود دارد و در دسته بدها قرار میگیرد!
بوی خوش در محیط خانه بدون زحمت به دست نمیآید. برای بسیاری همین که بوی بدی به مشام نرسد کافی است و برای گروهی مقابله با بوهای بد به یک دردسر دائمی تبدیل شده است. با این حال اگر خواهان بوی خوش در محیط خانه خود هستید با رعایت برخی نکات بدون هیچ هزینهای میتوانید خود و مهمانان را به بوی خوش مهمان کنید!
اگر در خانه بوی بدی به مشام میرسد باید پیش از هر کاری منبع آن را از بین ببرید. مجرای آب ظرفشویی، چاهک حمام، سرویسهای بهداشتی، جا کفشی، محل انباشت رختچرکها، رختکن حمام، پاسیو و آشپزخانه میتوانند محلهایی برای پراکندن بوی بد در خانه باشند. نظافت و رفع مسدودی مجراهای فاضلاب میتواند بوی بد را برطرف کند. باید برای رختچرکها سطل در بستهای در نظرگرفته شود. بوی بد آشپزخانه ممکن است از فساد مواد غذایی یا سیبزمینی، پیاز، سیر و... حاصل شده باشد. بهتر است جاکفشی خانه از انواع کشویی یا کمدی در نظر گرفته شود تا بوی احتمالی کفشها در محیط پراکنده نشود. بوی بد پاسیو ممکن است از فساد برگها و ساقه گیاهان ناشی شده باشد. خاک گلدانها باید از مواد اضافی نظیر برگهای فرو افتاده، ته مانده میوهها، حشرات مرده و باقیمانده مواد غذایی عاری باشد. برخی گیاهان آپارتمانی در قسمت رویه خاک گلدان به محل تولید قارچها و کپکها یا تخمریزی انواع خاصی از حشرات تبدیل میشوند و تنها چاره کار، رسیدگی به آنها و تمیز نگه داشتن لایه بالایی خاک گلدانهاست. بوهای بد ناشناخته و مرموز که ناگهان سروکلهشان پیدا شده اغلب حاصل فساد مواد غذایی یا میوهها هستند.
کدام میوهها و مواد غذایی؟ همانها که ناغافل از دست یا بشقاب شما یا مهمانانتان غلتیدهاند و زیر مبل، کمد، تخت یا بوفه جاخوش کردهاند. اتاق کودکان باید در فواصل کوتاه بازرسی شود تا مواد غذایی در گوشهای دور از نظرها فاسد نشوند و انواع باکتریها را در هوا نپراکنند. اتاق سالمندان نیز چنین شرایطی دارد. بوی بد یخچال را هم میتوان از طریق قرار دادن مقداری جوششیرین یا قهوه خشک در آن برطرف کرد.
با رفع منبع بوی بد، بوی ناخوشایند برطرف میشود. با این حال اگر به یک بوگیرفوری نیاز دارید برای مثال چاه دستشویی بالا زده و همان موقع مهمانها در راهند یا بوی بد از رطوبت دیوارها ناشی شده است میتوانید مقداری آب و سرکه با آبلیمو را در محیط خانه اسپری کنید. هر چه میزان آبلیمو یا سرکه بیشتر باشد این مخلوط قدرت بوگیری بیشتری دارد. بوی بد ناشی از دود سیگار نیز با این روش به سرعت ناپدید میشود. بالا بودن میزان رطوبت محیط میتواند با انتشار بوهای ناخوشایند همراه باشد. همواره گوشه پنجرهها را باز نگه دارید تا هوای داخل خانه تهویه شود. تابش آفتاب از پنجرهها به محیط خانه رطوبت اضافی را برطرف میکند و علاوه بر آن نقش میکروبکشی دارد. مواد آروماتیک که از طبخ غذا ناشی میشود نیز میتوانند برای سلامت مضر باشند و پس از ساعتی بوی ناخوشایندی در هوای خانه باقی بگذارند. هنگام آشپزی حتما از هود استفاده کنید و تا حد امکان پنجرهها را باز بگذارید.
هرچند روز یک بار در سطل زباله منزل مقداری سرکه بریزید تا بوی شیرابه زباله را به خود نگیرد. اگر پای یکی از اعضای خانواده همواره بو میدهد مشکل را به پای او نسبت ندهید. بوی بد پا اغلب به جنس کفش یا جوراب وابسته است.
جورابهای نخی و کفشهای چرمی اغلب بوی کمتری نسبت به جورابهای نایلونی و کفشهای کتانی ایجاد میکنند. با این حال اگر پاها به مدت طولانی در کفش مانده باشند بهتر است بلافاصله پس از رسیدن به منزل شسته شوند. دیگر این که میتوان در کفشهایی که بوی بد دارند مقداری جوششیرین ریخت.
از خوشبوکنندههای صنعتی که به صورت اسپری به فروش میرسند برای خوشبو کردن محیط خانه به صورت دائمی استفاده نکنید. این اسپریها اغلب حاوی مواد شیمیایی فرار، نفتالین و فرمالدئید هستند. فرمالدئیدها مواد شیمیایی خطرناکی هستند که به صورت گسترده در صنایع چوب، رنگ و پلاستیک کاربرد دارند، ولی تحقیقات نشان میدهد برای انسان سرطانزا هستند و البته بیماریهای ریوی، قلبی و عروقی و انواع آلرژی را تشدید میکنند.
برخی عودهای حرارتی مرغوب که کاملا از مواد طبیعی ساخته شدهاند برای خوشبو کردن خانه مناسبترند. البته منظورمان عودهایی نیست که سوزانده میشوند و دود میکنند. اگر دنبال خوشبوکنندههای کاملا طبیعی هستید سری به آشپزخانه بزنید! جوشانده دارچین، میخک، زنجبیل با پوست لیمو و مرکبات میتوانند یک خوشبوکننده طبیعی باشند. راحتتر از آن خیساندن یک تکه پنبه در محلول آب و وانیل است که به یک منبع عالی خوشبوکننده تبدیل میشود. درباره اسپریهای خوشبوکننده ناگفته نماند احتمال بروز آسم در کودکان و سالمندان را تا 35 درصد افزایش میدهد.
بنا به تحقیقات، تری کلرواتیلن، فرمالدئیدها و بنزن مهمترین آلاینده هوای خانهها هستند. در شهرهای شلوغ، آلایندههای دست دوم نظیر ترکیبات حاوی سولفور دیاکسید هم به این آلایندهها اضافه میشوند.
محققان توصیه میکنند در منازل آپارتمانی به ازای هر نفر حداقل 3 گیاه آپارتمانی سالم نگهداری شود. اگر در خانه باغچه، گلخانه یا بالکن دارید از کاشت و نگهداری انواع گیاهان پهنبرگ غافل نشوید. هرچه برگ گیاهان بزرگتر و بیشتر باشد قدرت تصفیه هوای آنها بالاتر میرود.
شکست کلمه آشنایی برای بیشتر ماست. نمی توان کسی را پیدا کرد که حداقل یک بار در طول زندگی طعم شکست را نچشیده باشد. پس بی جهت نیست که همه انسان های موفق با تکیه بر شکست هایشان قادر به رسیدن به آرزوهایشان شده اند. اما اغلب مردم شکست را یک واقعیت می دانند و نه نتیجه اعمالشان. شکست نه یک واقعیت بلکه فرصت دوباره ای برای رسیدن به موفقیت است.
شاید این گفته ها کمی تکراری به نظر بیاید اما ظرایف مدیریت شکست و فرمول رسیدن به موفقیت آن قدر بدیهی و ساده است که اغلب از سوی مردم نادیده گرفته می شود. همه می دانیم که ناکامی یک تجربه آموزنده است و تلاش ما چه همراه با موفقیت و چه همراه با شکست، ما را چند گام به موفقیت نزدیک تر کرده است.
در حقیقت نرسیدن به هدف ابتدایی ترین مفهوم شکست است به بیان دیگر احساس عدم دستیابی به هدف مورد نظر در فرد همان احساس شکست است اما باید دید که چرا احساس شکست واکنش های متفاوتی در افراد را به دنبال دارد. چرا برخی کمتر و برخی بیشتر شکست را تجربه می کنند و چگونه است که شکست برای برخی پلی به سمت پیروزی است و برای برخی خیر. وقتی اهداف فرد با توانایی ها و انگیزه های او تناسب نداشته باشد، طبیعی است که از رسیدن به موفقیت بازمی ماند و بیشتر از دیگران طعم شکست را تجربه می کند.
در هر حال جدا از بررسی طرز تلقی افراد سعی داریم در ادامه توصیه هایی را به شما عزیزان ارایه دهیم تا با شکستهای خود بهتر و راحت تر بتوانید کنار بیایید:
** گاهی در زندگی گذشته خود به گشت و گذار بپردازید. افراد به طور آگاهانه یا نا آگاهانه فراموش می کنند که افکار، احساسات، اعتقادات و باورها و نگرش شان آنها را مجبور به عکس العمل خاصی می کند که منجر به شکست یا موفقیت می شود. گاهی اوقات رفتار و افکار منتج از آنها در تضاد بیشتر در زندگی است. بنابراین افکارها، رفتار، عادات و عملکردهای خود را از نو ارزیابی کنید. پایداری احساسی نقش بسیار اساسی در موفقیت دارد. مطمئن باشید که به طور خودکار در تلاش برای حظ تعادل روانی خود هستید.
** نیرو و توان ذهنی و جسمی خودتان را تنها برای رویارویی با شکستهایی که به واقع مهم هستند و ارزش ناراحت شدن را دارند، صرف کنید.
** شکستها به شما فرصت سنجش دلایل عدم موفقیت را می دهند و شما را با محدودیت هایتان آشنا می کند. گاهی اوقات شکست در رسیدن به اهداف زندگی فرصتی است برای تغییر دادن و ارزیابی کردن روشهای به کار گرفته شده توسط شما که ختم به این نتیجه شده است. نوعی فشار آنی بر ذهن شماست که شما را وادار به برخاستن و دنبال ایده های نو رفتن می کند. داشتن یک چشم انداز مثبت در فهم دلایل عدم موفقیت بسیار مفید خواهد بود.
** رضایت و خرسندی، بردباری و هیجانات پایدار را به ارمغان می آورد. سطح رضایت خود را به وسیله ابزاری ملموس ارزیابی کنید. این موضوع شما را در دوران سختی ها راهنمایی و رهبری خواهد کرد. نگرش منفی سبب می شود نسبت به زندگی بدبین شوید. سعی کنید خوش بین باشید اگر تردیدها و یا ترسهایی برای رسیدن به هدف مورد نظرتان وجود دارد نیمی از جنگ را باخته اید. تردیدها و تحدیدهایی را که دردسر ساز هستند را شناساسیی کنید و آنها را با جملات مثبت مانند" می توانم بارها این کار را انجام دهم و .." تعویض کنید. این امر مانند یک عامل تغییر دهنده، تفکرات منفی شما را به رفتارهای مثبت تبدیل می کند.
** با سود جستن از ارزیابیهای منطقی، راهکار مثبتی برای رویارویی با شکست پیدا کنید.
** پس از آزمودن شکست، پایداری و استواری پیشه کنید و از مهارتهای حل مساله در راستای دست یافتن به پیروزی و کامروایی بهره بگیرید. شکستها را صرفا پیامد و برآمد کوشش اندک و نابخردی خودتان نبینید. پایداری و استواری در برابر شکست نیازمند آن است که به جای نگرانی درباره شکست دوباره، بیشتر به پیروزی و سرفرازی بیندیشید.
** بسیاری از وقتها مردم از خجالت و نکوهش دوستان، همکاران، اقوام و ... درباره شکست شان می ترسند. شما باید به جای تمرکز روی اظهار نظر دیگران روی حرکت بعدی خودتان به سوی موفقیت متمرکز شوید
** فراموش نکنید که زندگی همیشه یک خط مستقیم و قابل پیش بینی نیست. خوشحال باشید. هیچ کس به درستی نمی داند چه چیزی در انتظارش است. هیچ موفقیتی در زندگی ممکن نخواهد بود مگر آنکه خود را برای غلبه بر آن مهیا کرده باشد. اگر بلند شوید و به جلو بروید شانس موفقیت خواهید داشت. یک هدف بزرگ در ذهن داشته باشید و یادتان باشد ترسوها هرگز برنده نمی شوند.
** برخی افراد جرات لازم برای ریسک کردن در زندگی را به خاطر ترس از شکست از دست می دهند. این افراد به وضع موجود قانع و راضی هستند و به دنبال هیچ فعالیت جدیدی نمی روند. ریسک کردن یک محرک برای ایجاد تغییرات و یک تلاش برای کسب موفقیتی جدید است. ممکن است شکست غمگین کننده باشد اما بزرگترین غم به خاطر شکست بعد از یک تلاش جدی نیست بلکه به خاطر ناتوانی در تلاش و کوشش است.
** بسیاری از افراد عادت دارند که تفسیر شکست شان را به گردن همکار، رییس و یا دیگران بیندازند. به خاطر شکست و بدشانسی تان دیگران را سرزنش نکنید. معمولا نگرش منفی شما باعث می شود که نسبت به تمام جنبه های زندگی منفی بافی کنید. دلیل شکست تان را تجربه کنید. جنبه های منفی و نقاط ضعف خود را در روش یا ابزار بکار گرفته برای رسیدن به موفقیت مشخص کنید. نسبت به اهدافی که می خواهید به آنها برسید صریح باشید. گاهی علت شکست افراد غیر واقعی بودن اهداف، عدم تمرکز، وضوح و شفافیت هدف مورد نظر، کلی بودن، ابهام در هدف و یا عدم تهیه و پیش بینی ابزار مورد نظر برای رسیدن به آن هدف می باشد.
مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
بسیاری از خانمها و آقایان که مدتی از شروع زندگی مشترکشان میگذرد، وقتی به گذشته نگاه میکنند یاد دورانی میافتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچچیز نمیتوانست جلوی زندگی عاشقانهشان را بگیرد، اما وقتی با هم ازدواج میکنند و مدت زمانی از این ماجرا میگذرد، عشق از زندگی آنها رخت برمیبندد.
آنها درگیر گرفتاریهای روزمره میشوند و سرشان آنقدر شلوغ میشود که زندگی مشترک برایشان یکنواخت شده و جذابیت خود را از دست میدهد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم میگیرند تا به زندگیشان سر و سامان داده و طراوت گذشته را به آن بازگردانند، سردرگم میشوند که از کجا باید شروع کنند ؟
زندگی عاشقانه یک اتفاق نیست، بلکه یک ارتباط روزانه است ، یک رابطه دوستانه است که هر روز بیش از پیش رشد میکند.
یکی از راه های بهبود روابط زناشویی در نظر داشتن دلیل علاقه زوجین به یکدیگر است. در واقع وقتی دو نفر به یکدیگر علاقمند می شوند، دلایل زیادی وجود دارد.
دلایل هشیار و ناهشیار زیادی دو نفر را مجذوب یکدیگر می کند. یکی از راه های بهبود روابط ، کشف این دلایل است. زن و شوهر ها بایستی بدانند چرا یکدیگر را دوست دارند ، کجاها شبیه هم هستند و کجاها با هم تفاوت دارند. این امر باعث می شود به ویژگی های مثبت همسرتان خوگیری پیدا نکنید و دلیل انتخاب همسرتان را به عنوان شریک زندگی از یاد نبرید.
1- اولین چیزی که از همسرتان شما را مجذوب خود کرد چه چیزی بود؟
2- مجذوب چهره و حرکات همسرتان شدید و یا بعد از صحبت احساس اشتراک می کردید؟
3- به صورت دفعی عاشق همسرتان شدید یا با زندگی و تجربه رابطه محکمی پیدا کردید؟
4- احساس می کنید در چه زمینه هایی شبیه شما است و در چه زمینه هایی با هم تفاوت دارید؟
5- دوست دارید چه صفتی از همسرتان را افزایش و کدام را کاهش دهید؟
6- اگر بخواهید همسرتان را در یک یا چند صفت خلاصه کنید چه چیزهایی را نام می برید؟
7- چه شباهتی بین همسرتان و والدین شما وجود دارد؟
اگر کمی جست و جو کنید می بینید همسرتان را بی دلیل انتخاب نکرده اید. وقتی دلیل انتخاب همسرتان را بدانید به آن ارج می نهید و از آن مواظبت می کنید و ویژگی های متمایز کننده همسرتان را در نظر می گیرید.
این تفحص برای همه امری ضروری است و برای کسانی که به همسر خود خوگرفته اند نیز کاربرد دارد؛ این افراد با خوگیری ویژگی های همسر خود را نمی بینند و گاهی به این دلیل، به خوبی از زندگی خود مواظبت نمی کنند.
یادتان باشد گاهی برای یک چرا می توان پاسخ های زیادی داد...
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
شاگردی از استادش پرسید: عشق چست؟استاد
در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام
عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه
ای بچینی.
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟
و
شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می رفتم، خوشه های پر پشت تر می
دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.
استاد گفت: عشق یعنی همین!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟
استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.
شاگرد
رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که شاگرد را چه شد و
او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم.
ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.
استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین!
-از تو می پرسم: چقدر مرا دوست داری؟ و تو می گویی:
به اندازه تمام دنیا! چقدر زیاد! چقدر زیبا!
-اما من تو را به اندازه یک اتم دوست دارم!
*چقدر کم! چقدر بد! اما صبر کن تا ادامه دهم:...
-یک اتم به ظاهر کوچک است! اما در باطن نه! چرا که آن هم برای خود دنیای بزرگ و زیبا دارد!
دنیایی که در آن الکترون، پروتون و نوترون حضور دارند!
و آنها نیز برای خود دنیایی بزرگ و زیبا دارند.... دنیایی بزرگتر از دنیای ما! از این کره خاکی..!
چقدر زیباست لبخند تو وقتی که مجاب می شوی که من بیشتر از تو، تو را دوست دارم!