تولدت مبارک ...

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netسلام دیروز روز تولد همسر عزیزم بود تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netنتونستم وبلاگم رو آپ کنم برا همین امروز اومدم تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net


تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netچه لطیف است حس آغازی دوباره ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netچه زیباست رسیدن دوباره تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netبه روز زیبای آغاز نفس کشیدن ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netو چه اندازه عجیب است ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netروز ابتدای بودن ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netوچه اندازه شیرین است دیروز ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netروز میلاد تو ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netروز تو ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.netروزی که آمدی ... تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net


عشق واقعی !!!

آیا واقعا حاضریم به خاطر عشقمون از همه چیزمون بگذریم؟؟ حتی از جونمون؟؟ من که فکر نمی کنم! متاسفانه در کشور ما معنی عشق بد در رفته و عشق های کاذب جای عشق واقعی رو گرفته و تا اسم عشق و عاشقی میاد بیشتر فکر مردم به سمت چیزهای دیگری میره ! / عشق بین حیوانات چیز تازه ای نیست! حیوانات نیز به هم عشق می ورزند و حتی گاهی گریه می کنند ولی به جرم زبون بسته بودنشون همیشه همه علیه اونها جبهه می گیرن و به طرق مختلف آزارشون می دن / از نظر دین اسلام سگ یک حیوان نجسی است/ کاری به مسائل دیگه ندارم/ اما میگن سگ حیوونه وفاداریه/  نمی خوام نصیحت کنم چون در جایگاه این کار نیستم و معتقدم که با نصیحت هیچ کاری درست نمیشه هیچ ، گاهی بدتر هم میشه! اما بییاییم از یک سگ وفاداری و پایداری در عشق رو یاد بگیریم . 

 

 

 

بقیه عکسها رو در ادامه مطلب ببینید!!!

ادامه مطلب ...

این آمریکائی خر است ...


این آمریکایی خر است

عربی نمی فهمد!

برادر شما ابوجهاد

زندگی...انتظارو هوس و دیدن و نادیدن نیست

          زندگی چون گل سرخی ست...پرازخاروپرازبرگ وپرازعطرلطیف

          یادمان باشد اگر گل چیدیم...

عطروبرگ و گل وخار                    هرسه همسایه دیواربه دیوار همند.

در ساحل امن عقل بودم که جنون

یکدفعه مرا به داخل آب انداخت

فریاد زدم کمک! که یک مرتبه عشق

چون ماهی کوچکم به قلاب انداخت

عقلم نرسید و زود نفرین کردم

بر آنکه در آب و آنکه قلاب انداخت ...

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در ان بالاها

مهربان، خوب، قشنگ

چهره اش نورانیست

گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من


او مرا می فهمد

او مرا می خواند، او مرا می خواهد

سلام بر ستاره‎های سوخته بر اندام دشت!

سلام بر بدن‎های چاک چاک!

سلام بر خورشیدهای بر نیزه!

سلام بر مظلومیت بر خاک مانده.

سلام بر اربعین!

سلام بر لحظه‎های غریب وصال!

سلام بر لحظه‎ای که تو را از عطر خوش بهشتی‎ات باز شناختم!

سلام بر پیراهنی که بوی غربت مادر را می‎دهد!

سلام بر اجساد مطهری که غریب، بر خاک رها شدند!

سلام بر حنجره خشک و تشنه علی اصغر!

سلام بر خیمه‎های سوخته، بر بدن‎های جدا شده از سر، معصومیت خاکستر شده، سلام بر تو برادر!

چهل وادی دویدم منازل صبر را .

چهل وادی کشیدم بر دوش خود رنج را .

چهل وادی فرو خوردم بغض را .

چهل وادی ویران شدم در خویشتن؛

خراب گشتم برادر، در خرابه‎های شام .

فرو ریختم برادر، در گریه‎های شبانه سه ساله.

زینت پدر را زیر خنده‎های خویش به تاراج بردند.

حرمت فرزندانت را نادیده گرفتند.

چهل وادی صبر کردم، برادر! صبر کردم؛ صبری جمیل برادر؛ «ما رأیت إلاّ جمیلا.»

پروانه سان سوختم بر گرد خیمه سجاد.

شعله‎ها را در آویختم تا جگرگوشه‎ات را از هیمه آتش بیرون کشیدم.

ذره ذره آب شدم تا کودک هراسانت را از تاریکی‎ها بیرون کشیدم .

هزاران بار مرگ چشیدم تا ضجه‎های داغ دیده طفلان را آرام کردم.

هزاران بار بغض فرو خوردم تا از پس دروازه‎های نامردی گذشتم.

ایستادم، برادر؛ همانگونه که سزاوار خواهر چون تویی است.

ایستادم؛ سربلند، در اوج شکستگی.

ایستادم و یک به یک پرده‎های نیرنگشان را چون تار عنکبوتی سست، پاره کردم.

ایستادم و مصیبت حنجره‎های خشک را به گوش‎های غفلت زده رساندم. ایستادم و چشم‎های کور را به سوختگی خیام، باز کردم.

ایستادم و انگشت‎های ظلم را در جام‎های به خون آلوده شکستم.

چه کسی می‎توانست بعد از این همه رسوایی، صدای حقیقت را بر خاک ترک خورده کربلا نشنود؟!

چه کسی می‎توانست بعد از این رسوایی تظلم را نبیند؟! چه کسی می‎توانست بعد از این، مظلومیت تو را انکار کند؟! من آمدم برادر؛ با یک دنیا حرف‎های ناگفته، با کمری شکسته و گیسوانی به سپیدی نشسته.

من آمدم؛ با دلی داغ دیده و اندوهی فراوان و با قلبی سوخته.

حالا منم و تو و رنج چهل روز اسارت که بیش از چهل سال، مرا در هم شکست.

آرام بخواب، برادر! در آرامشی ابدی که خون سرخ تو و یارانت، تا قیامت بر صحنه تاریخ نقش بسته است.

مناجات عاشورا

 

الهی ،به ان عطر و ان بوی زهرا قسم

خدایا به پهلوی زهرا قسم

به خون جگر گوشه های حسین

به قربانگه کربلای حسین

به راس حسین برفراز زمان

به اشکی که می بارد از اسمان

(به من فرصتی ده که زاری کنم

خزان را   ز دیده  بهاری  کنم)

الهی -به ان اصغر تشنه لب

که لب را فرو بسته با تیر شب

به انان که از بهر احیای دین

نموده زسر خون نثار زمین

(نظر کن برافتاده ای همچو من

که گردیده خاموش هر انجمن)

الهی بران نیزه ی بی کسی ها قسم

که بر ان زده تکیه مولا قسم

به تن بی سران دلاور قسم

به سر بی تنان شناور قسم

به افتاده دستان عباس دل

که بر خاک خوابیده الماس دل

(خدایا مرا بر خودم وا نذار

به عالم مرا خوار و رسوا نذار)

الهی به لب تشنگان فرات

که جان داده در راه یزدان زکات

به ماه بنی هاشم و مشک اب

به لب تشنگان درون نقاب

به زینب که عدل علی سر کشید

به دامن تنی از برادر کشید

به اکبر ستون شجاعت قسم

که در راه دین داده قامت قسم

(رها کن مرا زین ریای درون

جدا کن مرا زین هواهای دون)

الهی به این کربلای غمت

به این دشت پرخون و پر ماتمت

به زینب علمدار راه حسین

که بر نیزه بیند نگاه حسین

به ان داد و فریاد زینب به شام

نماد تعرض به این قتل عام

الهی -به سرباز شش ماهه ی کربلا

که تیر عدو داده با خون جلا

(لبم را به تو صیف خود راه ده

به شعرم شعوری به همراه ده)


شیرین تر از عسل

 

  

 ابو حمزه ثمالى در روایتى از امام سجاد (علیه السلام) ماجراى وفادارى یاران و خاندان حضرت را در شب عاشورا بازگو مى کند،تا آنجا که امام (علیه السلام) خبر شهادت همه یارانش را داد،در آن هنگام قاسم بن حسن به امام (علیه السلام) عرض کرد: 

 أنا فیى من یقتل؟ آیا من هم فردا در شمار شهیدان خواهم بود؟ امام (علیه السلام) با مهربانى و عطوفت فرمود: یا بنى کیف الموت عندک؟ فرزندم!مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض کرد یا عم اءحلى من العسل عمو جان از عسل شیرین تر! امام فرمود: ایى والله فداک عمک انک لا حد من یقتل من الرجال معیى بعد تبلوا ببلاء عظیم و ابنیى عبدالله آرى به خدا!عمویت فداى تو باد! تو نیز از شهیدان خواهى بود آن هم پس از گرفتارى سخت و پسرم عبدالله شیر خوار نیز شهید خواهد شد! قاسم گفت:اى عمو!آیا آنان به زنان هم حمله مییى کنند که عبدالله شیر خوار نیز شهید مى شود؟! امام (علیه السلام) فرمود: فداک عمک یقتل عبدالله اذ جفت روحیى عطشا و صرت الى خیمنا فطلبت ماء و لبنا فلا اءجد قط فاقول:ناولونیى ابنییى لا شرب نت فیه فیاءتونیى به فییضعونه على یدیى فاحمله لاذینة نت فیییى فیرمیه فاسق بسهم فینحره و هو یناغیى فیفیض دمه فیى کفیى فاءرفعه الى السماء و اءقول:اللهم صبرا و احتسابا فیک فتعجلنیى الاسنة فیهم و النار تسعر فى الخندق الذیى فیى ظهر الخیم فاءکر علیهم فیى اءمر اوقات فیى الدنیا فیکون ما یرید الله عمویت به فداى تو باد!عبدالله هنگامى کشته خواهد شد که من از تشنگى زیاد بى تابم و در خیمه ها دنبال آب یا شیر مى گردم ولى چیرى نمى یابم. پس فرزندم عبدالله را طلب کنم از لبانش سیراب شوم چون او را در دستم دهند پیش از آن که لبهایم را بر دهان او بگذارم ناگاه فاسقى گلوى او را با تیرى بشکافد و او دست و پا مى زند و خون او در دستانم جارى گردد!در آن حال او را به آسمان بلند کنم و مى گویم:خدایا!از تو صبر مى طلبم و این را براى تو و به حساب تو مى گذارم. آنگاه نیزه هاى دشمن مرا به سوى خود بخواند و آتش از خندق پشت خیمه ها زبانه کشد و من بر آنان در آن تلخ ‌ترین زندگیم حمله کرد و آنچه خدا خواهد رخ خواهد داد. امام سجاد (علیه السلام) فرمود:آنگاه او گریست و ما نیز گریستیم و صداى گریه فرزندان پیامبر در خیمه ها پیچید. زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر اشاره به من کردند و به امام (علیه السلام) عرضه داشتند:سرنوشت سرور ما على امام سجاد (علیه السلام) چه خواهد شد؟ امام (علیه السلام) در حالى که اشک مى ریخت فرمود: ما کان الله لیقطع نسلیى من الدنیا فکیف یصلون الیه؟ و هو ثمانیة ائمة (علیه السلام) نگران نباشید خداوند نسل مرا در دنیا قطع نخواهد کرد به امام سجاد چگونه دست مى یابند در حالى که او پدر هشت امام است؟(570) طبق این روایت پر معنى که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است امام حسین (علیه السلام) همه چیز را در آن شب تاریخى پیش بینى فرمود،همه گفتنى ها را گفت و چیرى بر فرزندان و یاران خود پنهان نساخت سپس با روحى آرام و پر از شوق لقاى حق به استقبال شهادت شتافت یاران و فرزندان حتى فرزندان به ظاهر خردسال نیز آگاهانه و با اشتیاق فروان همگى به استقبال شهادت رفتند. خداوندا!چه زیباست این سخنان سخنانى که یکى از تلخ ‌ترین حوادث تاریخ اولیاء الله را با شکوه و عظمت بى سابقه اى ترسیم کرده و درس عشق به خدا و شهادت طلبى را به گونه اى فراموش نشدنى بر سینه تاریخ ثبت نموده است. درسى که مى تواند براى همه افراد و همه ملت هاى در بند آموزنده و راهگشا باشد،درسى که دشمان حق و فضیلت و پاسداران مکتب هاى شیطانى را در هراس عمیقى فرو مى برد.

متن زیبا در وصف حضرت رقیه(س)

 

یا حضرت رقیه(س)
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
من نمی خواهم جدا گردم ز دشت کربلا
من نمی خواهم جدا گردم ز دشت کربلا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه میسوزد دلم بابم چرا نامد ز جنگ
عمه میسوزد دلم بابم چرا نامد ز جنگ
گر بیاید میکنم
گر بیاید میرمد اندر بغل من سنگ سنگ
گر بیاید میرمد اندر بغل من سنگ سنگ
شوق و رونق غیر از این بابم چرا سرده ز رنگ
شوق و رونق غیر از این بابم چرا سرده ز رنگ
ذکر لا حول ولا الله از خونه میاید چرا
ذکر لا حول ولا الله از خونه میاید چرا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست

گر نموده تشنگی قلب مرا عمه کباب
من نمیخواهم در این دشت بلا یک قطره آب
جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهر خدا
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهر خدا
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست

عمه دیدار پدر آب حیاتم میدهد
عمه دیدار پدر آب حیاتم میدهد
چهرهء نورانی اش از غم نجاتم میدهد
چهرهء نورانی اش از غم نجاتم میدهد
جای عمویم پدر آب فراتم میدهد
گر بیاید میکند سیرآب طفلان فرات
حسین

شیهه اسب پدر ای عمه میاید به گوش
شوق دیدار پدر برد از سر من عقل و هوش
این صدا می افکند در خیمه ها جوش و خروش
تامد از میدان صدا از ساقه خیرالنساء
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
بر زمینی ذوالجناح بر عصر اینسان میزنی
پای خود را بر زمین نالان و گریان میزنی
با غمت زخمی فزون بر قلب طفلان میزنی
در حرم از شیهه ات چه محشر کبرا به پاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح برگو چرا سینت چنین شد واژگون
گو چرا ای با وفا جان تو گشته پر ز خون
چون کنم باور که از تو باب من گشته نگون
گو که اینک ذوالجناح باب من افتاده کجا
حسین

ذوالجناح ای مهربان اسب وفادار پدر
گو شنیدی در دم آخر تو گفتار پدر
بوسه باران میکنم یاد پدر یاد تو را
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
ای خدا بابا چرا بر خاکها افتاده است
ای خدا بابا چرا بر خاکها افتاده است
کی به حلقش از جفا شمشیر کین بنهاده است
کی به حلقش از جفا شمشیر کین بنهاده است
آب آیا در دم آخر ورا کف داده است
آب آیا در دم
آب آیا در دم آخر ورا کف داده است
یا که شد
یا که شد کشته لب عطشان ز جور اشقیاء
یا که شد کشته لب عطشان ز جور اشقیاء
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
عمه بابایم کجاست
حسین غریب