-
شعر کربلا
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 12:51
کربلا یعنی ... کربلا یعنی تـَوَ لا داشتن مهر حیدر عشق زهرا داشتن کربلا یعنی تبرّای شدید از پلیدیهای دوران و یزید کربلا یعنی اطاعت از امام گه به حکم او نشستن گه قیام کربلا یعنی که یار رهبری از حسین عصر خود فرمانبری کربلا یعنی تحول در وجود جامه زهد و حیا را تار وُ پود کربلا یعنی به حق واصل شدن یار حق ، دشمن ِ باطل شدن...
-
چند عکس از بین الحرمین وشبهاش...
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 12:49
آنجا که زهرسو سخن از عشق نوشتست بین الحرمین است، خیابان بهشت است
-
محرم
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 12:45
محرم ماه الفت با جنون است چراغ کوچه هایش بوی خون است محرم حرمت خون است و خنجر تلاطم می کند حنجربه حنجر دل من فدای دو دست اباالفضل به قربان چشمان مست اباالفضل ربود از همه ساقیان گوی سبقت به چوگان دل ناز شست اباالفضل غم ِ زهرا مرا سوز درون داد دم ِ حیدر به من شور جنون داد حسین آمد به زخم دل نمک ریخت مرا با شور عاشورا در...
-
لبخند
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 09:19
لبخند جذابتان می کند. همه ما به سمت افرادی که لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد میکند که دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد. دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند. لبخند مسری است. لبخند زدن برایتان شادی می...
-
من به مدرسه میرفتم تا در س بخوانم
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 18:19
من به مدرسه میرفتم تا در س بخوانم تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود او هر روز بعد از مدزسه کنار خیابان آدامس میفروخت معلم گفته بود انشا بنویسید موضوع این بود علم...
-
حرفهای زن ومرد در مواقع مختلف زندگی...!!!
شنبه 28 آبانماه سال 1390 09:01
سفره عقد زن :عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد. مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟ روز زن زن : عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی داریم؟) روز مرد زن :وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم. مرد:حالا...
-
عاشقانه ها ...
شنبه 28 آبانماه سال 1390 08:57
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA واژه هایم را ... از دهان ... دو ماهی عاشق می دزدم و بر آب می نویسم ... با حبابهای درشت ... که : دوستت دارم و آب ... هزار آینه میشود ... بر تکرار دوست داشتنم می بینی ... می بینی که ماهیها ... چگونه از دهانشان ... عشق می طراود ؟! هر چه می نوشند ... هر چه ... می نوشند ......
-
یا مولا
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 11:41
دانلود کلیپ یا مولا دلم تنگ اومده
-
تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 07:36
تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگلم... بوس بوس بوس گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر بعد از قطع کردن تلفن : دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکبیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه...
-
تاریخچه تقلب در امتحان... (طنز)
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 07:26
« تقلب مفهومی است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید: تقلب توانگر کند مرد را / تو ….کن دبیر خردمند را تاریخچه ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لشش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت...
-
کلیپ خواهر شوهر
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 18:09
کلیپ بامزه و خنده دار خواهر شوهر دختر کوچکی که برادر بزرگش را برای انتخاب همسر نصیحت می کند ، و برایش خط و نشون می کشد. خدا صبر بده به زن داداش این دختر بلا!! ! !! کلیپ خواهر شوهر منبع وبلاگ : sar-ab.blogfa.com
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 17:52
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد ایمان به جز از حب علی پایه ندارد گفتم بروم سایه ی لطفش بنشینم گفتا که علی نور بود سایه ندارد عید بزرگ غدیر مبارک
-
لباس های کثیف همسایه
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 17:48
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند. روز بعد، ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش در حال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: «لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چه طور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباس شویی بهتری بخرد.» همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای...
-
قانون هزاره
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 22:30
قانون صف: اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد. قانون تلفن: اگر شما شمارهای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود. قانون تعمیر: بعد از این که دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد. قانون کارگاه: اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرتترین گوشه ممکن...
-
عید شما مبارک
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 22:28
عید شما مبارک
-
ما امروز به هم نیاز دارم نه فردا
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 22:27
پیرمردی در بستر مرگ بود. در لحظات دردناک مرگ، ناگهان بوی عطر شکلات محبوبش از طبقه پایین به مشامش رسید. او تمام قدرت باقیمانده اش را جمع کرد و از جایش بلند شد. همانطور که به دیوار تکیه داده بود آهسته آهسته از اتاقش خارج شد و با هزار مکافات خود را به پایین پله ها رساند و نفس نفس زنان به در آشپزخانه رسید و به درون آن...
-
قصه بابا ( تصوِیری)
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 22:16
دانلود سرود قصه بابا تصویری ( کاری از بچه های آباده )
-
حرف مفت
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 22:03
وقتی ناصر الدین شاه دستگاه تلگراف را به ایران آورد و در تهران نخستین تلگرافخانه افتتاح شد ، مردم به این دستگاه تازه بیاعتماد بودند، برای همین، سلطان صاحبقران اجازه داد که مردم یکی - دو روزی پیامهای خود را رایگان به شهرهای دیگر بفرستند. وزیر تلگراف استدلال کرده بود که ایرانیها ضربالمثلی دارند که میگوید "مفت...
-
عکسی از 4 تا هلوی خارجی .
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 22:00
عکسی از 4 تا هلوی خارجی . . . . . واقعا خوردنی هستن . من که دلم می خواد!! ادامه مطلب رو ببین !!
-
سیر مرد سالاری از گذشته تا آینده !
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 21:55
حوالی سال ۱۲۳۰ ه.ش: مرد: دختره ی خیر ندیده! من تا نکشمت راحت نمیشم! اصلا” اگه نکشمت خودم کشته میشم! زن: آقا ، حالا یه غلطی کرد! شما بگذر. نامحرم که تو خونه مون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده!! مرد: بلند خندیده؟! این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا میخواد بره بقالی ماست بخره! همش تقصیر توئه که درست...
-
راستی شما فکر میکنین پسرا و دخترا چه جوری نیمرو درست می کنن ؟
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 21:50
د خترها: 1- توی ماهیتابه روغن میریزن 2- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن 3- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن 4- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن پسرها: 1- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن 2- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن 3- ماهیتابه...
-
عشق پاک
شنبه 21 آبانماه سال 1390 13:12
دانلود آهنگ عشق پاک گلپا
-
دانلود آهنگ لالا لالایی
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1390 11:30
دانلود آهنگ لالا لالایی
-
بوسه و سیلی
یکشنبه 15 آبانماه سال 1390 19:14
ژنرال و ستوان جوان زیردستش سوار قطار شدند. تنها صندلی های خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود. ژنرال و ستوان روبروی آن خانم ها نشستند. قطار راه افتاد و وارد تونلی شد. حدود ده ثانیه تاریکی محض بود. در آن لحظات سکوت، کسانی که در کوپه بودند ۲ چیز شنیدند: صدای بوسه و سیلی. هریک از افرادی که در کوپه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 13:42
تقدیم به پدران و پسران پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:تو میتوانی مرا بزنی یا من تورا؟ پسر جواب داد:من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود . ... ... پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر...
-
همسر
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 13:40
ا گر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد میکنید با همسرتان بر خورد میکردید اکنون خوشبخترین فردِ دنیا بودید اگر هر روز شارژش میکردید باهاش در روز از همه بیشتر صحبت میکردید پایِ صحبتهایش می نشستید ... پیغامهایش را دریافت میکردید پول خرجش میکردید براش زیور آلاتِ تزئینی میخرید دورش یک محافظ محکم میکشیدید در نبودش احساسِ...
-
ازدواج
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 13:38
روزی از میلتون ؛ شاعر معروف انگلیسی پرسیدند : چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند ؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند؟؟ گفت : بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسان تر است بهاء الواعظین می نویسد: در ابتدای مشروطه؛ بخانه ای رفتم؛پیر زن و...
-
کی مستحق تر است ؟!!!!!
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 23:14
شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با...
-
غروب
سهشنبه 19 مهرماه سال 1390 10:01
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1390 23:23