-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 بهمنماه سال 1389 17:43
سلام بچه ها امروز جواب نامه ای که به مدیر سایت میهن داده بودم اومد نوشته بودن احتمالاً مشکل از سرور اوناست سعی میکنند تا 2 یا 3 روز دیگه درستش کنند
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 22:40
-
نازنین نادیای عزیزم
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 17:34
این شعر رو نازنین نادیای عزیزم تو قسمت پیامها برام گذاشته پرنده را که ازاد کنی روزی برمــــــــــی گردد و مــــــــــــــن خاکـــــــی از ایــــــــــن اتفــــــاق زمینی زیـــــــــــــاد دور نیســــــــتــــم روزی مـــــــــــــــی ایـــــــــــــــــم و تـــــــــــــــو را بــــــــــا خـــــــــــــود...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 14:05
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 13:57
-
*عشق مرد از نگاه دکتر شریعتی*
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 13:44
مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غیر قابل انکاری نا مردند! برای اثبات کمال نا مردی آنان٬ تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن ٬ احساس می کنند مردند. تا وقتی که قلب زن عاشق نشده ٬ پست تر از یک ولگرد٬ عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند اما وقتی...
-
دوستان گلم
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 11:18
سلامممممممممممممممممممممممممممم ای بابا من نمیتونم نظر تو وبلاگ بلوگفا بزارم همتونم بلوگفا دارین اول طناز عزیزم خوشحالم مرخص شدی دوم پرستوی عزیزم ببخشید گوشیم پیام ارسال نمیکنه ولی مطمئن باش به یادتم سوم نیلوفر عزیزم وبلاگت رو دیدم خیلی قشنگه اما چهارم حسین 59 کی گفته رانندگی خانومها بده مردها چقدر حسود شدن جدیداً اما...
-
شب و هوس
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 19:08
در انتظار خوابم و صد افسوس خوابم به چشم باز نمیآید اندوهگین و غمزده می گویم شاید ز روی ناز نمی آید چون سایه گشته خواب و نمی افتد در دامهای روشن چشمانم می خواند آن نهفته نامعلوم در ضربه های نبض پریشانم مغروق این جوانی معصوم مغروق لحظه های فراموشی مغروق این سلام نوازشبار در بوسه و نگاه و همآغوشی می خواهمش در این شب...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 18:02
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 12:16
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 10:14
این پیامک هم از طرف برادر دومیم اومد برام از پاسخ من معلمان آشفتند از حنجرشان هر چه در آمد گفتند اما هنوزم معتقدم از جاذبه تو سیبها می افتند
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 بهمنماه سال 1389 10:11
این پیامک رو هم زن داداش کوچیکه ام برام فرستاده خیلی دوسش دارم حافظ زچشمانت غزل ساخت هرکس که تو را دید به چشمان تو دل باخت نقاش قلم تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه شد و از طرز نگاهت قلم انداخت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 بهمنماه سال 1389 20:27
-
مشکل باز نشدن میهن چت برای من
یکشنبه 10 بهمنماه سال 1389 16:15
سلام بچه ها من دیگه واقعا نمیدونم چکار باید بکنم تا بیام پیش شما هیستوری رو پاکش کردم ویندوز عوض کردم مرورگر انواع و اقسام استفاده کردم گفتند آی پی عوض کن عوض کردم هرکاری که میشد انجام دادم الانم از ویندوز xp دارم استفاده میکنم نمیشه که نمیشه راه حلی دیگه ای دارید بگید تا انجامش بدم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 بهمنماه سال 1389 10:42
سلام بچه ها از امروز تصمیم گرفتم که پیامک های جالبی که برام میاد رو اینجا بنویسم و بگم کی برام فرستاده
-
شعر
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 18:06
پدری با پسری گفت به قهر که تو آدم نشوی جان پدر حیف از آن عمر که ای بی سروپا در پی تربیتت کردم سر دل فرزند از این حرف شکست بی خبر از پدرش کرد سفر رنج بسیار کشید و پس از آن زندگی گشت به کامش چو شکر عاقبت شوکت والایی یافت حاکم شهر شد و صاحب زر چند روزی بگذشت و پس از آن امر فرمود به احضار پدر پدرش آمده از راه دراز نزد...
-
غم
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 17:27
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 11:19
سلام بچه ها ببخشید که توی وبلاگ هیچکدومتون نمیتونم نظر بزارم چون نمیشه هرکاری کردم نشده امیدوارم من رو ببخشید
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 بهمنماه سال 1389 08:59
سلام بچه ها من فردا صبح عازم سفرم امیدوارم بتونم تا دوشنبه برگردم خیلی سعی کردم تو وبلاگ ظناز براتون نظر بزارم اما نشد تا امروز توی وبلاگ خودمم نمیتونستم مطلب بزارم سلام من رو به همه دوستانم برسونید دوستون دارم خیلی زیاد
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 19:01
الان احساس سبکی میکنم خیلی خیلی راحتم یه نفس عمیق کشیدم بچه ها از همتون ممنونم امروز با طناز حرف زدم خیلی خیلی خوشحالم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 15:16
سلام بچه ها من بابت دیروز از همه عزیزانی که ناراحتشون کردم معذرت میخوام واقعاْ من این چند روزه حال بدی داشتم دیروز واقعاْ حالم بد بود اما دیشب من یه کم با بهار توی یاهو و با پرستو از طریق پیامک حرف زدم و حالم یه خورده بهتر شد و امروز اومدم اون حرفهایی رو که دیروز گذاشته بودم توی وبلاگ حذفشون کردم خودتون خوب میدونید...
-
نمیرم
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 10:09
سلام بچه ها خیلی خوب پرستو بهار طناز ساحل نازنین نادیا ناناز همه و همه قول دادم نمیرم چششششششششششم هرچی شما بگین فقط خودتون رو ناراحت نکنید حالا کمکم کنید میهنم رو درست کنم بیام پیشتون هرکاری کردم نشد ویندوز سون روی سیستمم نصبه
-
کاش می شد
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 20:03
کاش می شد سرزمین عشق را در میان گامها تقسیم کرد کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد کاش میشد با نسیمشامگاه برگ زرد یاس ها را رنگ کرد کاش می شد با خزان قلبها مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد کاش میشد در سکوت...
-
تا قیامت
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 10:57
من میگم بهم نگاه کن تو میگی که جون فدا کن من میگم چشمات قشنگه تو میگی دنیا دو رنگه من میگم دلم اسیره تو میگی که خیلی دیره من میگم چشمات و واکن تو میگی من و رها کن من میگم قلبم رو نشکن تو میگی من می شکنم من ؟ من میگم دلم رو بردی تو میگی به من سپردی ؟ من میگم دلم شکسته است تو میگی خوب میشه خسته است من میگم بمون همیشه تو...
-
ابجی طناز
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 09:01
طناز جان خیلی خیلی خوشحالم که می بینم سالم و سلامت هستی خیلی دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 بهمنماه سال 1389 12:08
-
.........آرزوی
جمعه 1 بهمنماه سال 1389 12:01
-
تقدیم به مادرم که تمام زندگی من است
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 20:11
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 20:04
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 دیماه سال 1389 18:23