سهراب سپهری

 

گوش کن ، جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

پلکها را بتکان ، کفش به پا کن و بیا

و بیا تا جایی ، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب ،

اندام تورا ،

مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.

پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.

 

نظرات 3 + ارسال نظر
ahoura جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:26 ب.ظ

سلام سارای جون من دیشب تو بارس کلام باهات دوست شدم وب قشنگی داری از این شعر سهراب هم خیلی خوشم اومد راستی منم خراسانیم.

ahoura جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:30 ب.ظ

سلام سارای جون من دیشب تو بارس کلام باهات دوست شدم.وب قشنگو با محتوایی داری خوشم اومد راستی منم خراسانیم.

fateme جمعه 11 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ب.ظ http://dey.blogsky.com

kheyli khoob bood . haz kardam .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد